اسماعیل عالی زاد؛ نازگل ابراهیم طاری
چکیده
عرصه عمومی میدان حقیقی شکلگیری و تداوم ارتباطات اجتماعی، نهادها و تشکلهای مدنی است. از جمله پدیدههای اجتماعیای که ارتباط تنگاتنگی با عرصه عمومی دارد، رسانههای جمعی بهویژه شبکههای اجتماعی مجازی است. در جهان امروز، حاصل فعالیت و تجربه اعضای یک جامعه در شبکههای اجتماعی مجازی میتواند به مثابه یکی از تعیین کنندههای اجتماعی، ...
بیشتر
عرصه عمومی میدان حقیقی شکلگیری و تداوم ارتباطات اجتماعی، نهادها و تشکلهای مدنی است. از جمله پدیدههای اجتماعیای که ارتباط تنگاتنگی با عرصه عمومی دارد، رسانههای جمعی بهویژه شبکههای اجتماعی مجازی است. در جهان امروز، حاصل فعالیت و تجربه اعضای یک جامعه در شبکههای اجتماعی مجازی میتواند به مثابه یکی از تعیین کنندههای اجتماعی، حدود و ثغور عرصه عمومی را دستخوش تغییر کند. تمرکز این پژوهش نیز بر همین رابطه استوار است و بهطور دقیقتر کاوشی است در یافتن پاسخ به این پرسش که در جامعه ما آیا شبکههای اجتماعی مجازی، توان و قابلیت کنشگران اجتماعی را در عرصه عمومی غیرمجازی تقویت میکنند؟. این پژوهش از نوع تحقیقات تبیینی، کمّی، کاربردی و پیمایشی است. منطق آن قیاس است و تمرکز نظری آن بر آرای هانا آرنت، یورگن هابرماس و دیدگاههای متأخر در مطالعات عرصه عمومی و رسانه میباشد. جمعیت مورد بررسی آن دانشجویان دانشگاههای دولتی شهر تهران در سال 95-1394 است. حجم نمونه این پژوهش، 310 نفر است و شیوه نمونهگیری آن از نوع احتمالی چند مرحلهای است. از جمله مهمترین یافتههای تجربی این پژوهش میتوان به دو مورد اشاره کرد: نخست، عضویت در تعداد اندکی از شبکههای اجتماعی مجازی و یا در تعداد کثیری از آنها، هیچ نقش تعیین کنندهای در میزان فعالیت در عرصه عمومی غیرمجازی (فعالیت در انجمنها و تشکلهای مدنی) نداشته است. دوم، با افزایش میزان فعالیت دانشجویان در شبکههای اجتماعی مجازی، میزان فعالیت آنان در عرصه عمومی غیرمجازی کاهش یافته است.